loading...

سایت تفریحی وسرگرمی آسیافان

داستان طنز,داستان خنده دار,داستان شرکتی,داستان فناوری,داستان مقایسه کاربلد ونابلد,داستان های طنز,داستان های خنده دار,داستان جالب وخنده دار,داستان های جالب وخنده دار,داستان قشنگ,داستان زیبا,داستان های

آخرین ارسال های انجمن

روش های دوست دختر آزاری(طنز)

naser بازدید : 2005 سه شنبه 20 تیر 1391 : 13:04 ب.ظ نظرات (3)

راههاي اذيت كردن دوست دخترها. پسرا اينا رو حفظ كنيد و در مواقع نياز به كار ببنديد.

هروقت به موبايل شما زنگ زد و مشغول تعريف کردن وقايع روزانه اش بود(که معمولا اين کار را با افزايش شاخ و برگ و با آب و تاب دادن به آن انجام ميدهد) صحبت هايش را قطع کرده و اعلام نماييد که پشت خطي داريد و لطف کند و 1 ساعت ديگر تماس بگيرد !

داستان جالب وخواندنی حال گرفتن همدیگه

naser بازدید : 1558 شنبه 10 تیر 1391 : 22:54 ب.ظ نظرات (0)

چشم‌هایتان را باز می‌کنید. متوجه می‌شوید در بیمارستان هستید. پاها و دست‌هایتان را بررسی می‌کنید. خوشحال می‌شوید که بدن‌تان را گچ نگرفته‌اند و سالم هستید…

 

دکمه زنگ کنار تخت را فشار می‌دهید. چند ثانیه بعد پرستار وارد اتاق می‌شود و سلام می‌کند. به او می‌گویید، گوشی موبایل‌تان را می‌خواهید. از این‌که به خاطر یک تصادف کوچک در بیمارستان بستری شده‌اید و از کارهایتان عقب مانده‌اید، عصبانی هستید. پرستار، موبایل را می‌آورد. دکمه آن را می‌زنید، اما روشن نمی‌شود. مطمئن می‌شوید باتری‌اش شارژ ندارد. دکمه زنگ را فشار می‌دهید. پرستار می‌آید.

«ببخشید! من موبایلم شارژ نداره. می‌شه لطفا یه شارژر براش بیارید»؟

پرورش گوسفند فوتبالیست+عکس

naser بازدید : 1491 شنبه 10 تیر 1391 : 18:07 ب.ظ نظرات (0)

شاید خیلی ها ترجیح دهند از سگ و گربه  به عنوان حیوانات خانگی و دست آموز استفاده کنند اما کتی دانسمور نظر دیگری دارد او سعی دارد با  پرورش گوسفند به جای حیوانات دست آموز معمولی بخت خود را به عنوان یک مربی حیوانات امتحان کند.

 

ஜ۩۞۩ஜپر سکوت ترین جمله ای که شنیدمஜ۩۞۩ஜ

arashzarei بازدید : 1434 پنجشنبه 25 خرداد 1391 : 22:35 ب.ظ نظرات (0)

دختري با ظاهري ساده از خيابان جردن تهران مي گذشت

كه پسري در پياده رو به او گفت:
«چطوري سبيلو ؟»

دختر خونسرد، تبسمي كرد و جواب داد:
« وقتي تو ابرو بر مي داري ، مو رنگ مي كني و گوشواره ميندازي، من سبيل مي ذارم تا جامعه ، احساس كمبود مرد نداشته باشه.

پیرمرد ونوه اش(داستان خنده دار)

naser بازدید : 1474 شنبه 20 خرداد 1391 : 1:52 ق.ظ نظرات (0)

داستان خنده دار

رفته بودم فروشگاه ..
يكي از اين فروشگاه بزرگا , اسم نميبرم تبليغ نشه براش !
يه پيرمرد با نوه اش اومده بود خريد، پسره هي زِر زٍر مي كرد. پيرمرد مي گفت: آروم باش فرهاد، آروم باش عزيزم!
جلوي قفسه ي خوراكي ها، پسره خودشو زد زمين و داد و بيداد ..

فریب ووسایل شیطان

naser بازدید : 1277 سه شنبه 09 خرداد 1391 : 11:18 ق.ظ نظرات (0)

 ديروز شيطان را ديدم. در حوالي ميدان بساطش را پهن كرده بود؛ فريب مي‌فروخت.

مردم دورش جمع شده‌ بودند،‌ هياهو مي‌كردند و هول مي‌زدند و بيشتر مي‌خواستند.

توي بساطش همه چيز بود: غرور، حرص،‌دروغ و خيانت،‌ جاه‌طلبي و ... هر كس

 

فروش میمون!!!

naser بازدید : 1721 دوشنبه 25 اردیبهشت 1391 : 14:45 ب.ظ نظرات (0)

روزی روزگاری در روستایی در هند؛ مردی به روستایی‌ها اعلام کرد که برای خرید هر میمون 20 دلار به آنها پول خواهد داد. روستایی‌ها هم که دیدند اطراف‌شان پر است از میمون؛ به جنگل رفتند و شروع به گرفتن‌شان کردند و مرد هم هزاران میمون به قیمت 20 دلار از آنها خرید ولی با کم شدن تعداد میمون‌ها روستایی‌ها دست از تلاش کشیدند. به همین خاطر مرد این‌بار پیشنهاد داد برای هر میمون به آنها 40 دلار خواهد پرداخت. با این شرایط روستایی‌ها فعالیت خود را از سر گرفتند. پس از مدتی موجودی باز هم کمتر و کمتر شد تا روستایی‌ان دست از کار کشیدند و برای کشاورزی سراغ کشتزارهای‌شان رفتند.

این بار پیشنهاد به 45 دلار رسید و...

گوش سنگین!!

naser بازدید : 2279 جمعه 22 اردیبهشت 1391 : 13:41 ب.ظ نظرات (2)


مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است…

به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولی نمی دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد.
به این خاطر، نزد دکتر خانوادگی شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت.
دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده ای وجود دارد. این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو…

 

حرف مردم!!!!!!

naser بازدید : 1517 چهارشنبه 20 اردیبهشت 1391 : 15:16 ب.ظ نظرات (1)


می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی. مادرم گفت: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: ...

فقط ریاضی! گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟!...

نظرجالب ریاضیدان درمورد زن ومرد

naser بازدید : 1619 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 : 1:00 ق.ظ نظرات (0)

روزی از دانشمندی ریاضیدان  نظرش را درباره زن و مرد  پرسیدند.

جواب داد:....


اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....

 

از دست این خانم ها!!!

naser بازدید : 3212 سه شنبه 19 اردیبهشت 1391 : 0:55 ق.ظ نظرات (0)


روزی خانمی در حال بازی گلف بود که توپش تو جنگل افتاد. او دنبال توپ رفت و دید که یک قورباغه در تله گیر کرده است.
قورباغه به او گفت : اگر مرا از این تله آزاد کنی سه آرزوی تو را برآورده می کنم .
زن قورباغه را آزاد کرد و قورباغه گفت : "متشکرم" ولی من یادم رفت بگویم شرایطی برای آرزوهایت هست؛ هر آرزویی داشته باشی شوهرت 10 برابر آن را میگیرد.
زن گفت :....

 

راه ساده!!

naser بازدید : 1493 دوشنبه 18 اردیبهشت 1391 : 0:43 ق.ظ نظرات (0)


در یک شرکت بزرگ ژاپنی که تولید وسایل آرایشی را برعهده داشت ، یک  مورد تحقیقاتی به یاد ماندنی اتفاق افتاد :

شکایتی از سوی یکی مشتریان به کمپانی رسید . او  اظهار داشته  بود  که  هنگام  خرید  یک بسته صابون  متوجه شده بود که  آن قوطی خالی است.

بلافاصله  با تاکید و پیگیریهای مدیریت ارشد  کارخانه  این مشکل  بررسی و ...

 

تعداد صفحات : 6

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • موضوعات

  • سرگرمی
  • آرایش وزیبایی
  • فرهنگ وهنر
  • آشپزی وتغذیه
  • روانشناسی
  • زندگی زناشویی
  • بازار
  • سلامت
  • کامپیوتر واینترنت
  • تصاویر
  • دنیای مد
  • آهنگ
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 1600
  • کل نظرات : 504
  • افراد آنلاین : 146
  • تعداد اعضا : 2118
  • آی پی امروز : 364
  • آی پی دیروز : 168
  • بازدید امروز : 1,143
  • باردید دیروز : 227
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4,653
  • بازدید ماه : 24,313
  • بازدید سال : 297,335
  • بازدید کلی : 7,377,028